ضمنا اینجا هیچ نظری بی پاسخ نمی مونه. - نه هر کسی دیوانگی داند. نوشته شده در تاریخ شنبه 1 آبان 1389 توسط حسین نظرات . فعلا سراغ مرا فقط از خدا بگیرید. نوشته شده در تاریخ دوشنبه 5 مهر 1389 توسط حسین نظرات .

مهمانی بالماسکه مهران مدیری در بین الدولتین.

این داستان جابجایی های اجباری هم مسخره شده است. تنها راه ممکن پیدا کردن یک میزبان داخلی است. طبق پرس و جوهایی که از دوستان اهل فن کردم بلاگ اسکای را پیشنهاد کردند فعلا در آنجا با وبلاگ و آدرس جدید می نویسم تا بعد.

کلا در بهترین شرایط ما در مورد جزئیات بی اهمیت زندگی فکر می کنیم که حق انتخاب داریم و با آن خوشیم. و بعد اینقدر در این خوش بودن خودمان غرق می شویم که بعد فکر می کنیم چقدر مختار هستیم زندگیمان خوب شود! و اصلا نمی دانیم که چقدر فاکتور هایی بود که ما نمی توانستیم درباره شان کاری بکنیم. نمی توانستیم پدر مادر کشور دین و حتی جنسیت خود را انتخاب کنیم.

موه ای باف ته م ن. موهایم را تنها برای تو می بافم. شب که می شود با غمی زیبا موهایم را باز می کنم. باز تو آنها را نادیده گرفتی. هر لحظه کنار من . بی آنکه خود بدانی . ولی ای کاش می دانستی. دوست داشتنت زیبا و غمگین است . از تو که می گویم اشک هایم است که به دوست داشتنت سرازیر می شود.

خداي سبز من اين است نه آن! خدای من دیگه خدای من نیست. دیگه باهام حرف نمی زنه. دیروز کلی باهاش درد دل کردم و اصلا جوابمو نداد. گهگاهی روی دیوارت می نویسم. همه می دوند و نمی دانند. من هم می دوم و نمی دانم! بیداری درد انسانهای خفته شده است! ساعت ۱.